آنچه بیش از همه در جنگ افغانستان در این مقطع زمانی نمود بیشتری دارد، اثبات یک استراتژی ناکام و درمانده آمریکا در افغانستان است. کاخ سفید با وعده نابودی طالبان و القاعده به افغانستان حمله کرد، اما پس از گذشت کمتر از یک دهه میتوان به جرات گفت که این حمله خود عامل گسترش تروریسم در جهان بوده است.
استراتژی آمریکا در جنگ افغانستان نشان داد که دولتمردان آمریکایی بویژه نومحافظهکاران افراطی در این کشور حتی در طرحهایشان برای تسلط بر نقاط مختلف دنیا از اصول متزلزلی تبعیت میکنند و به هیچ وجه در ماجراجوییهای نظامی آمریکا به پیامدهای این اقدامات غیر بشری خود توجه ندارند.
استراتژی افزایش نیرو در افغانستان نیز که از سوی باراک اوباما و با امیدهای فراوان اعلام شد، با افزایش تلفات غیر نظامیان و نظامیان همراه بوده است. استراتژی افزایش نیرو در افغانستان در حالی اجرا شد که پیشتر مقامات نظامی و غیر نظامی آمریکا و غرب نسبت به این موضوع هشدار داده بودند که راهحل نظامی در افغانستان راهگشا نخواهد بود و آمریکا باید به دنبال یک راهحل غیر نظامی پایدار در افغانستان باشد.
باب وودوارد، خبرنگار کهنه کار آمریکایی نیز اخیرا در کتاب جدید خود با عنوان "جنگ اوباما" اعتراف کرد که مقامات ارشد کاخ سفید در تعیین استراتژیهای اصلی در جنگ افغانستان با اختلافات فراوانی روبرو بودهاند.
محمد لذت تخصیص تو وقت خطاب/ آن کند که ناید از صد خم شراب/ چون که مستم کرده ای حدّم مزن/ شرع مستان را نبیند حد زدن/ چون شوم هوشیار آن گاهم بزن/ که نخواهم گشت خود هشیار من |